تأمین مالی، پاشنهآشیل شرکتهای کوچک و متوسط (SME) و استارتاپهاست؛ چرا که شرکتهای بزرگ به راحتی میتوانند از خدمات بانکی و پروسههای عرضه اولیه سهام (IPO) در بورس بهرهمند شوند اما SMEها اغلب در بنبستهای بوروکراتیک، ساختارهای پیچیده و الزامات سختگیرانه متوقف میشوند. با این همه، ظهور فناوریهای نوین مالی نظیر توکنایزیشن، نویدبخش گشوده شدن مسیری جدید برای حل چالشهای قدیمیست. با این حال، باتوجه به سختگیریهای رگولاتور در حوزه بلاکچین، اما و اگرهایی وجود دارد.
در حالیکه مسیر عرضه اولیه سهام در بورس همچنان پر از الزامات پیچیده و محدودکننده است، توکنایزیشن با هزینه کمتر و فرایندی بسیار سادهتر به کسبوکارها امکان تأمین مالی میدهد. با این حال، پرسشهایی اساسی درباره کارآمدی و ریسکهای این فناوری نوظهور ایجاد شده است.
مجید شجاعی کارشناس بازار سرمایه، درگفتوگو با دیجیاتو درباره عرضه اولیه سهام در فضای دیجیتال میگوید: «در فضای دیجیتال مدلهای گوناگونی برای عرضه اولیه وجود دارد، مانند ICO که عرضه اولیه توکن است، و IDO که عرضه اولیه از طریق صرافیها محسوب میشود البته در این فضا، عرضه لزوما منحصر به یک کسبوکار نیست؛ بلکه میتواند شامل یک ایده، یک ارزش، داراییهای نامشهود یا حتی یک بازی باشد که اصطلاحا به آن IGO میگویند. در این مدلها، کوین یا توکن مربوطه عرضه میشود و میزان استقبال یا عدم استقبال بازار و همچنین مدلهای مانند ایردراپ، قیمت نهایی آن را در بازار تعیین میکند.»


او درادامه با بیان این که فرایند عرضه توکن برای کسبوکارها پیچیده نیست، میافزاید: «پروسهای که یک بیزینس، کسبوکار برای عرضه توکنهایش باید طی کند، فرایند پیچیدهای نیست. در واقع، اصل موضوع در یک فرایند بسیار ساده خلاصه میشود؛ یک شرکت میتواند با یک ایده، یک طرح کسبوکاری و شاید یک فعالیت محدود، درصدی از سهم خود را به توکن تبدیل کند و از طریق یک صرافی آن را لیست کند. در این مرحله، اگر مردم واقعا استقبال کنند و توکن را بخرند، ارزش واقعی تعیین میشود. یعنی پروسه عرضه و تقاضا و استقبالی که اکوسیستم از این توکن دارد، مشخص میکند که این توکن چقدر میتواند تأمین مالی کند و با قیمتی که تعیین شده، چقدر مورد اقبال عمومی قرار میگیرد.»
شجاعی با اشاره به موضوع که در فضای بورس وضعیت کاملا متفاوت است، توضیح میدهد: «در این فضا، هم ساختار به مراتب پیچیدهتر و هم مراحل انجام کار طولانیتر است. این شرایط سختتر باعث میشود که شرکتهای کوچک، استارتاپها و شرکتهایی که به نوعی سابقه فعالیت کمتری دارند، نتوانند از بازار سهام استفاده کنند.»
ریسکهای پنهان توکنایزیشن
با این همه مقایسه بورس و فضای کریپتو نشان میدهد سهولت ایجاد توکن لزوما به معنای تأمین مالی بیریسک نیست؛ چرا که نبود رگولاتوری شفاف در کشور و ریسک بالای جذب تقاضا، نقطه ضعف جدی این فضاست.
شجاعی با اشاره به تفاوتهای اساسی فضای کریپتو و بازار سرمایه میگوید: «تفاوت اساسی فضای کریپتو با بازار سرمایه آن است که در فضای کریپتو، مرحله پیش از عرضه یعنی آمادهسازی توکن آسان است، اما مرحله عرضه و جذب تقاضا برای خرید توکن یا کوین، کاری دشوار و پرریسک محسوب میشود. در مقابل، در فضای بورس، اگر یک شرکت بتواند از تمامی مراحل سختگیرانه عبور کرده و به مرحله ارزشگذاری و عرضه اولیه برسد، در اغلب موارد، معمولا ۹۰ تا ۹۵ درصد، عرضه اولیه با موفقیت همراه است. این موفقیت از آنجا ناشی میشود که عرضههای اولیه بورس دارای متعهده عرضه هستند؛ به این معنا که اگر خریداران حقیقی سهام را به طور کامل نخرند، متعهده عرضه وارد شده و تعهد خرید خود را انجام میدهد. این تضمین باعث میشود که شرکت بتواند فعالیت خود را در بورس آغاز کند و پس از آن، ارزش سهام توسط بازار و مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین خواهد شد.»


او با تاکید بر این موضوع که شرکتها در بورس دغدغهای برای فروش سهم در عرضه اولیه ندارند، توضیح میدهد:
«از طرف دیگر، به دلیل حضور تحلیلگران، صندوقها، و فعالان حرفهای بازار سرمایه، شرکتها معمولا دغدغهای بابت فروش سهم در عرضه اولیه و معامله شدن سهم در آینده ندارند و حتی شاهد هستیم که اغلب شرکتها پس از عرضه اولیه، در دورههای بعدی معاملات مثبتی را تجربه میکنند و ارزش سهامشان مثلا طی یک تا دو ماه پس از عرضه اولیه ۲۰ تا ۳۰ افزایش پیدا میکند. این در حالی است که در فضای توکن، ریسکهای جدی وجود دارد؛ یک توکن ممکن است اصلا خریداری نشود یا پس از مدتی به دلیل ایجاد صف فروش بیارزش شده و دچار افت قیمت شدید شود.»
شجاعی با اشاره به ابهام رگولاتوری در حوزه کریپتو ادامه میدهد: «یکی دیگر از نکات مهمی که باید در این مقایسه در نظر گرفت، موضوع قانون و رگولاتوری است. در بازار بورس، چارچوب قانونی و نهادهای قانونگذار کاملا مشخص هستند. چالش اصلی در این فضا، طولانی بودن فرایندها است که امکان استفاده را برای بسیاری از شرکتهای کوچک و خرد محدود میسازد، هرچند اخیرا فرابورس با معرفی بازار نوآفرین تلاشهایی برای تسهیل پذیرش استارتاپها انجام داده است. اما در مقابل، در اکوسیستم بلاکچین و کریپتو، همچنان با مسائل بسیار ابتداییتری مانند مشکلات مرتبط با خرید و فروش و معاملات در صرافیهای کریپتو که درگاههای پرداختشان بسته شده دستوپنجه نرم میکنیم و چالشهای زیادی با رگولاتوری وجود دارد.»
این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر اینکه در این فضا، رگولاتور تکلیف روشنی را مشخص نکرده است، شرح میدهد:
«مشخص نیست صرافیهای کریپتو باید پاسخگوی کدام نهاد باشند، بانک مرکزی؟ بورس؟ وزارت ارتباطات؟ یا نهاد دیگری؟ ما عملا در یک فضای مه آلود و در هالهای از ابهام حرکت میکنیم که در آن نظارتها، دیدگاهها و محدودیتهای مختلفی وجود دارد. طبیعتا وقتی ما در معاملات داراییهای مانند بیت کوین، تتر، کوینهای مشهور دیگر همچنان با مشکلات بسیاری روبهرو هستیم، برای فرایندی مانند عرضه اولیه در قالب توکن یا کوین که نه تجربهای داشتهایم، نه زیرساختی مهیا کردهایم و نه هیچ مدلی را آزمایش کردهایم، نمیتوانیم ورود کنیم.»
ضرورت اصلاح فرایندهای پذیرش بورس
شجاعی معتقد است که موضوع رگولاتور نسبت به این نوع عرضهها مشخص نیست، او در این باره اضافه میکند: « این موضوع ریسک بزرگی برای شرکتها ایجاد میکند که در صورت عرضه توکن، آیا در آینده از سوی رگولاتور با چالشی مواجه خواهند شد یا خیر. این شرایط نشان میدهد که وقتی زیرساخت لازم وجود ندارد و ما در فضای بلاکچین بسیار عقبتر از پیشرفتهای جهانی هستیم و هنوز چالشهای اولیه را حل نکردهایم، این روش در کوتاهمدت اجرایی نخواهد بود.»


این کارشناس بازار سرمایه با تاکید بر این که در حال حاضر روشهایی که میتواند به شرکتهای کوچک و استارتاپها کمک کنند، روشهای سنتیتر مانند IPO شدن یا تأمین مالی جمعی است، میگوید: « بورس برای تسهیل مسیر، باید فرایندهای موجود را اصلاح کند؛ فرایندهایی که بعضا طولانی و در برخی موارد غیرضروری و وقتگیر هستند. اگر این اصلاحات صورت گیرد، مسیر تأمین مالی هم برای کسبوکارها و هم برای سرمایهگذاران، هموارتر و مطمئنتر خواهد شد.»
شجاعی میگوید جهان در آستانه ورود به مرحلهای است که توکنسازی داراییهای واقعی در آن بهطور جدی در حال وقوع است و داراییهایی مانند سهام شرکتها، طلا، نقره، اشیای گرانقیمت، آثار تاریخی و املاک در حال توکن شدن هستند.
به گفته او، توکنها میتوانند همان کارکرد سهام را داشته باشند، با این تفاوت که معامله آنها بدون محدودیت زمانی و مکانی و در بازاری بسیار گستردهتر انجام میشود. بنابراین اگر بورس فرایندهای خود را تسهیل کند و شرکتها بتوانند بهراحتی IPO شوند، سهامشان را توکن و آن توکن را عرضه کند، یا شرکتهای فعلی بخشی از سهام در حال معامله خود را توکن کنند تا به صورت ۲۴ ساعته و هفت روز هفته قابل معامله و انتقال باشد، به نقطهای خواهیم رسید که اکوسیستم بلاکچین و بورس به شدت به هم نزدیک میشوند و در نهایت به یک نقطه مشترک میرسند.
به باور شجاعی، استفاده از این فناوریهای مالی نوین میتواند بسیاری از مشکلات کنونی بورس نظیر طولانی بودن فرایندها، نقدشوندگی پایین و عدم استقبال سرمایهگذاران نسل جدید را برطرف کند و بهروز شدن ساختار بازار سرمایه در پی داشته باشد.