با جهش قیمت طلا و بازدهی بالایی که طی یکی دو سال اخیر اخیر نسبت به بازارهایی مثل مسکن و… داشته، موجی در جامعه شکل گرفته که بعضی افراد حاضرند حتی خانه و املاک شخصیشان را بفروشند تا وارد بازار طلا شوند؛ اما سوال اینجاست که آیا این تصمیم، یک انتخاب منطقی و حسابشده است یا واکنشی هیجانی به شرایط اقتصادی؟
مجتبی دیبا کارشناس بازار سرمایه در همین خصوص به دیجیاتو میگوید: «با توجه به رشد عمیقی که بازار طلا داشته، تبدیل همه سرمایه به طلا کار اشتباه و عبثی است، بلکه باید با نگاه چیدمان درست دارایی وارد بازار شد، در این چیدمان باید دارایی های مختلفی داشته باشیم نه اینکه شخصی خانه یا املاکش را برای سود بیشتر بفروشد و وارد بازار طلا کند.»


او با اشاره به بازار جهانی طلا نیز توضیح میدهد که شرایط مشابهی در حال شکلگیری است: «طلا در بازار جهانی برای دومین بار به سقف قبلی خود رسیده؛ از نظر تکنیکال، ناحیهای که برای بار دوم لمس میشود، معمولاً شانس شکست پایینی دارد و همین موضوع باعث تقویت فشار عرضه شده است. با این حال، تا زمانی که سطح ۴ هزار و ۲۰۰ دلار شکسته نشود، نمیتوان انتظار اصلاح عمیقتری تا محدوده ۴ هزار دلار را داشت.»
دیبا تأکید میکند اصلاحهایی که امروز در بازار دیده میشود، نباید با فرصتهای استثنایی یا ریزشهای سنگین اشتباه گرفته شود:
«این اصلاحها به هیچوجه از آن جنس نیست که فرد داراییهای اصلی زندگیاش، مثل مسکن، را بفروشد و وارد بازار طلا شود. بر اساس دادههای موجود و تجربه تاریخی، حتی در بهترین حالت، اصلاح بازار طلا معمولاً در محدوده ۵ تا ۱۰ درصد رخ میدهد و اصلاحهای عمیقترِ ۲۰ درصدی تنها در شرایط خاص اقتصادی اتفاق افتاده که فعلاً نشانهای از آن شرایط دیده نمیشود.»
«طلا برای نوسانگیری طراحی نشده است»
به گفته این کارشناس، مسئله اصلی نه پیشبینی دقیق کف و سقف، بلکه نوع نگاه به طلا بهعنوان یک دارایی است:
«طلا اساساً برای نوسانگیری طراحی نشده است. چه در بازار داخلی و چه در فاندها و مؤسسات مالی بزرگ دنیا، طلا بهعنوان یک سپر تورمی و ابزار حفظ ارزش دارایی شناخته میشود، نه وسیلهای برای سودگیری کوتاهمدت.»
او با اشاره به افزایش رفتارهای هیجانی در جامعه هشدار میدهد: «الگویی که این روزها در بازار طلا شکل گرفته، با ماهیت این بازار همخوانی ندارد. فروش داراییهای مولد یا سرمایههای معیشتی برای نوسانگیری در طلا، معمولاً به ضرر افراد غیرحرفهای تمام میشود.»


دیبا در ادامه، با اشاره به نااطمینانیهای اقتصادی، ریسکهای ژئوپلیتیک و ناترازیهای موجود در اقتصاد کشور، معتقد است نگهداری بخشی از دارایی در قالب طلا و ارز میتواند نقش بیمه سرمایه را ایفا کند، اما نه بهصورت افراطی: «تبدیل تمام داراییها به طلا، همانقدر اشتباه است که نداشتن طلا در سبد دارایی. رویکرد منطقی، چیدمان درست داراییهاست؛ بهگونهای که مسکن، طلا، ارز و سایر داراییها هر کدام سهم متعادلی در سبد سرمایهگذاری داشته باشند.»
او با یادآوری تجربه سالهای گذشته میگوید: «سال قبل بسیاری تصور میکردند طلا نهایتاً به ۶ یا ۷ میلیون تومان میرسد، اما امروز قیمتها به بالای ۱۳ میلیون تومان رسیده است. این تجربه نشان میدهد طلا در بلندمدت میتواند بازده مناسبی داشته باشد، اما همچنان باید با نگاه حفظ ارزش و نه رفتار هیجانی به آن نگاه کرد.»
به گفته دیبا: «در شرایط فعلی، سیگنال خروج از طلا اشتباه است، اما سیگنال فروش خانه و داراییهای اصلی برای ورود به این بازار هم به همان اندازه خطرناک است. تصمیم درست، مدیریت ریسک و داشتن سبد دارایی متنوع است، نه شرطبندی روی یک بازار.»